شکستن و پراکندن سنگ قبر نويسندگان و شاعران وهنرمندان معاصر در ايران روندی رو به رشد پيدا کرده است. چندی پيش از شکستن سنگ قبر فريدون فروغی با خبر شديم و هفته پيش نيز اعلاميه از جانب نشريه «هنر نويسش شعر» منتشر شد با اين مضمون: سنگ ِ قبر احمد شاملو را تخریب کردهاند. تکهای از امضایش به یغما رفته است. سنگ قبر سمبل است، نشانه است، نشانی ست از احمد شاملو برای امروز - آنهم چه روزی! - برای فردا. تا وقتیکه اندیشه هنوز معنایی داشته باشد. سنگ ِ قبر احمد شاملو را شکستن، هر شکستنی نیست. بیحرمتی به سنگ قبر شاملو، هر بیحرمتیای نیست. و این ربطی به نام ِ شاملو ندارد، بی حرمتی به میراثیست که با نام ِ شاملو معنا میدهد: اندیشهی مستقل، اندیشهی متعهد، اندیشهی جستوجوگر. این روزها که سکوت راه را برای تجاوز هموار کرده، صدایمان را رسا میکنیم. این تکه سنگی در بیابان نیست که میشکند، امروز و فردای اندیشههای ماست که خش برمیدارد. نگذاریم بشکند، نگذاریمهمصدا میشویم، حافظ میشویم، حافظه میشویم و تجاوز به میراث فرهنگیمان را محکوم میکنیم. برای همصدا شدن، برای افزودن نامتان، ایمیلی به اين آدرس ارسال کنید.»
contact@parham.ir
فهرست نام امضاء کنندگان اين متن را می توانيد در آدرس زير بخوانيد:
http://ahmadshamlu.poetrymag.info
در عين حال الهه خسروي يگانه، در سايت «کتاب»، گزارشی دارد از گفتگوی خود با سياوش شاملو در اين مورد. به تکه ای از حرف های پسر بزرگ شاملو توجه کنيد: ماجرا اين است که مزار بزرگترين شاعر معاصر را ويران کرده اند.چرا؟ از کجا بدانم؟ به کجا شکايت کنم؟ از چه کسي؟ اين چهارمين بار است؛ چهارمين بار است که سنگ مزار پدرم را عوض مي کنم.هر سال اول فروردين اين اتفاق مي افتد و هر بار کسي هست که از زير بار مسئوليت شانه خالي کند. دفعه اول که کمي تخريب شد نگهبان امامزاده گفت خودم مرمت مي کنم اما دو روز بعد ديدم اصلا سنگ نيست. خودش هم نمي دانست چه کار کند. سنگ مزار شاملو به طور کامل با ديلم کنده شده و چند متري آن طرف تر خرد شده بود. نمي توانم دورش را آهن بکشم! پس از اين ببعد بدون سنگ نگهش مي دارم! در مملکتي که حتي از مرده شاعر هم نمي گذرند و از سنگ قبرش انتقام مي گيرند همان بهتر که مزار پدرم سنگ نداشته باشد.»
برگرفته از تار نمای
نجات پاسارگاد